top of page

مفتی شرع محبت عشق را رهبر منم

جان مشتاقان حق را آتش و اخگر منم


رهرو توحید را با پای همت رهنما

طایران آسمان مهر را شهپر منم


کعبهٔ صلح و صفا را پاسداری مهربان

خانهٔ صدق و وفا را آستان و در منم


باده‌پیمای حریفان در خرابات مغان

گرمی دل‌های خلق از مؤمن و کافر منم


نیست صوفی را کراماتی به‌غیر از نیستی

کیستم من؟ نیستی را آیت و مظهر منم


تا ز هستی بی‌خودم فرمانروای هستی‌ام

چون‌که باز‌آیم به خود از هر کمی کمتر منم


از زبان دوست می‌گویم سخن بی ما و من

نوربخش آدم و عالم ز خشک و تر منم

bottom of page