فارسی
English
Español
More
خواهی که خدای را ببینی
بگذار ز خود برون یکی گام
آنگه برسی به اسم اعظم
کز خویش فرامشت شود نام
کو گرمی و کو جنون و مستی
گر نیست ز باده خالیات جام
رو دام منه به راه مردم
سودی نبری ز دانه و دام
صیاد مباش و صید میباش
بیدار ز بند و قید میباش