top of page

جانا به هر دیار پیدا کنی مرا

تا در میان خلق رسوا کنی مرا


بر هر که بنگرم در دیده‌ام تویی

خواهی برای خود شیدا کنی مرا


من عاشق توام بنشسته بر درت

پروا نمی‌کنم در وا کنی مرا


تا مشتری شدی خود را فروختم

در اختیار توست سودا کنی مرا


می‌خواهی‌ام به جان هر جا و هر زمان

در چشم این و آن حاشا کنی مرا


مردم به کوی تو با یاد روی تو

باشد که با دمی احیا کنی مرا


ای نوربخش جان! ای غمگسار دل

گم گشته‌ام کجا پیدا کنی مرا

bottom of page