top of page
حرم صدق و صفا خلوت درویشان است
دم روحالقدسی صحبت درویشان است
ای که در بند جهانی و بلندی طلبی
لامکان زیرترین رفعت درویشان است
چند در علت خلقت سببی میجویی
مقصد از خلق بشر خلقت درویشان است
محو پیکان قضا، شیوهٔ اثبات رضا
این همه رسم و ره حضرت درویشان است
چشم زاهد به بهشت است و تماشای قصور
گوشهٔ فقر و فنا جنت درویشان است
از ازل تا به ابد جنبش ذرات جهان
ز اشتیاق نظر فرصت درویشان است
کیمیا را ز که جویی که نیابی هرگز
کیمیا در قدم خدمت درویشان است
غرّه بر خویش مشو طعنه به درویش مزن
غیر را راه زدن، غیرت درویشان است
نتوان داد ز درویش نشانی هرگز
هرچه بینی به جهان آیت درویشان است
نوربخش از چه ز درویش سخن گویی باز
که خجل ناطقه در مدحت درویشان است
bottom of page