top of page

گدایان خرابات

ما گدایان که در خراباتیم

باده‌نوشان صافی ذاتیم


بی‌خودیم از شراب بی‌رنگی

وجه حق را مثال و مرآتیم


نرد عشقی زدیم و برد حریف

رخ شطرنج دوست را ماتیم


ما نه اهل دعا و اورادیم

دم فروبسته از مناجاتیم


هر طرف روی یار می‌نگریم

کی پی کعبه‌ایم و میقاتیم


فانی از خویش و فارغ از غیریم

دور از زهد و زرق و طاماتیم


نوربخشیم و خصم اهل ریا

باطل‌السحر و الکراماتیم

bottom of page