top of page
از روز ازل بوده قرار من و تو
تا دل ننهیم بر دیار من و تو
مستی نکنیم از شراب من و ما
بیخود نشویم از خمار من و تو
دنیا که چو ذرهایست در ملک وجود
بنگر که چه باشد اعتبار من و تو
ساقی مددی که مست و مدهوش شویم
در هم شکنیم این حصار من و تو
با پای خودی چه میدوی دنبالش
این صید نمیشود شکار من و تو
رسم خرد است ور نه صحبت نشود
در مکتب عشق از شمار من و تو
تا ما و تو نوربخش باقی باشد
مشکل گذرد به روزگار من و تو
bottom of page