top of page
هستیم بری از آنچه باشد
از ما به زبان خلق شایع
از مذهب ما مپرس دیگر
میباش به کیش خویش قانع
در مکتب عشق جز یکی نیست
قائل نبود به غیر سامع
از سایهٔ ما نماند آثار
خورشید رخش چو گشت طالع
خود سایه نبود جز خیالی
بر خویش ز جهلش احتمالی
bottom of page