فارسی
English
Español
More
برخیز و بیا به محفل ما
بنشین و حریف بزم ما شو
با یاد رخش بگیر جامی
فارغ ز خیال ماسوا شو
چون غنچه به خود مپیچ دیگر
می نوش و چو گل ز خویش وا شو
پس دامن خود ز کف رها کن
با باد صبا هم آشنا شو
تا آنکه ز رنگ و بو شوی دور
گردی به فنای خویش مسرور