top of page
عمریست که دائم به تو پرداختهایم
با نیک و بد خلق جهان ساختهایم
گر حسن تو را جلوه همان است که بود
ما نیز همان عاشق دلباختهایم
خاکیم که در کوی تو داریم قرار
مومیم که در دست تو بگداختهایم
زاغیار به کوی تو پناه آوردیم
از خویش به سوی تو برون تاختهایم
از هر دو جهان دیدهٔ دل پوشیدیم
تا بر رخ خوبت نظر انداختهایم
گویند که خود را بشناسیم و تو را
ما جز تو ندانسته و نشناختهایم
چندان که به نوربخش میپردازی
ما نیز به عمری به تو پرداختهایم
bottom of page