top of page
عمریست که در سینه تمنای تو داریم
دل در گرو زلف چلیپای تو داریم
دست از همه شستیم که دامان تو گیریم
پابست تو گشتیم که پروای تو داریم
چشم از همه بستیم که دیدار تو بینیم
سر باز زدیم از همه سودای تو داریم
مستیم و ره مردم هوشیار نپوییم
پستیم و نظر بر قد و بالای تو داریم
حرفی نشیندیم که از غیر تو گویند
خاموش نشستیم که غوغای تو داریم
از خود ببریدیم و به کوی تو رسیدیم
از لا بگذشتیم که الای تو داریم
گر نور نبخشی نکنیم از تو شکایت
ما مست ولاییم و تولای تو داریم
bottom of page