top of page
ای طالب آواره بر این کوی گذر کن
معشوق تو اینجاست به این سوی نظر کن
محرم نبود ما و تو همراه میاور
بیخود شو و اندیشهٔ خود زیرو زبر کن
اینجا خبری نیست اگر ما و تو آید
آن دم که تویی بیتو خبر گیر و خبر کن
گر بیتو نهی گام به کامت برسانم
ور ما و منت هست از این راه حذر کن
افتاده بیا، پست بیا، مست درون شو
هستی بهل و از سر خود عقل به در کن
بیهوش قدم نه، هله هشیار نباشی!
اغیار مبین، لال شو و گوش تو کر کن
معشوق تو را نور ببخشد به جمالش
از دیدهٔ او بنگر و خود ترک بصر کن
bottom of page