top of page

ای طبیب عاشقان بیمار حیران را ببین

مردم از حسرت بیا تأثیر درمان را ببین


سر به عمری سوده‌ام بر آستان حضرتت

مستمند خویش را دریاب و احسان را ببین


گفته بودی هرکه سویت رو نهد راهش دهی

سوختم از عشق در کوی تو پیمان را ببین


بی‌نیاز از ماسوایی بی‌نشان در لامکان

در وجوبت ثابتی تغییر امکان را ببین


ای تو صاحب‌خانه تا کی بی‌خیال از این و آن

خوان یغمایت نگه کن روی مهمان را ببین


حادثم من نیستم شایستهٔ شأن قدیم

بُعد حرمانم نظر کن قرب رحمان را ببین


زلف تو کفر من است و روی تو ایمان من

ای برون از کفر و از ایمان مسلمان را ببین


نوربخش کائناتی فتنه‌انگیز جهان

خلق عالم گوی میدان تو چوگان را ببین

bottom of page