top of page

در دل مرا سرای تو در سر هوای تو

روز و شبم گذشت سراسر برای تو


جور و جفا کشیده‌ام از خلق روزگار

هرگز ندیده‌ام به جهان جز وفای تو


بودیم از ازل همه سرمست باده‌ات

باشیم تا ابد همه تسلیم رای تو


ما را به جنت و به قیامت امید نیست

هرگز نخواستیم کسی را به‌جای تو


بی‌ پا و سر شدیم چو دیدیم در عمل

نتوان سپرد راه تو الّا به پای تو


هر دم که می‌زنیم به یاد تو می‌زنیم

دادیم جان و دل به‌ بهای رضای تو


کردی چو نوربخش تو خود را فدای حق

خلقی بر آن سر است که گردد فدای تو

bottom of page