top of page

جز خدا هیچ نیست

جز خدا نیست در جهان احدی

بجز از وی ز کس مجو مددی


خلق عالم نیازمند وی اند

که نباشد به غیر او صمدی


دست در دامن خدا زن و بس

تا ز فیضش تو را رسد رشدی


عشق باید به کوی دوست که نیست

هرکسی را ازین کُله نمدی


عشق باید که گم شوی در حق

رسته از خیر و شر و نیک و بدی


تا تو را از تو گیرد او سازد

فارغ از هوش و دانش و خِردی


من و ما از دلت برد که شود

حق بر او نوربخش معتمدی

bottom of page